برگرداندن. پس افکندن. پس انداختن. ارجاء. (ترجمان القرآن) (منتهی الارب) : گفت از مشرق تا مغرب بدیدن پدر شما می آمدند و ناامید برمیگردیدند و هدیها بازپس میبردند. (قصص الانبیاء ص 30 س 2) ، تفحص. تفتیش: چرا کار ارمن فروهشت سست ؟ نکرد آن بر و بوم را بازجست. نظامی
برگرداندن. پس افکندن. پس انداختن. ارجاء. (ترجمان القرآن) (منتهی الارب) : گفت از مشرق تا مغرب بدیدن پدر شما می آمدند و ناامید برمیگردیدند و هدیها بازپس میبردند. (قصص الانبیاء ص 30 س 2) ، تفحص. تفتیش: چرا کار ارمن فروهشت سست ؟ نکرد آن بر و بوم را بازجست. نظامی