جدول جو
جدول جو

معنی بازپس ترین - جستجوی لغت در جدول جو

بازپس ترین
(پَ تَ)
عقب ترین. آخرین. بدنبال ترین: ازمله بازپس ترین شهری است که از وی به اندلس روند. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
بازپس ترین
عقب ترین، آخرین
تصویری از بازپس ترین
تصویر بازپس ترین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ دَغَ)
برگرداندن. پس افکندن. پس انداختن. ارجاء. (ترجمان القرآن) (منتهی الارب) : گفت از مشرق تا مغرب بدیدن پدر شما می آمدند و ناامید برمیگردیدند و هدیها بازپس میبردند. (قصص الانبیاء ص 30 س 2) ، تفحص. تفتیش:
چرا کار ارمن فروهشت سست ؟
نکرد آن بر و بوم را بازجست.
نظامی
لغت نامه دهخدا